عليک السلام به همه بچه خرخونهاي جامعه ي روشنگريهاي مقيم مرکز......
چطورايي؟معتاد شدي؟ سيگار ميکشي؟
چرا همه تون رفتين تو کار سيگار؟
شيربرنج (همون فلفل شماها)هم در مورد سيگار نوشته بود...خاک بر سرم کنن همه تون از دست رفتين!!!!!!
نکش بچه جان نکش ....همه دزدا و قاتلا و جاني ها از همين سيگار کشيدن شروع کردنا حالا از ما گفتن بود....
راستي ياسي اين خواهرت خيلي بانمکه......
تا منو ميبينه نيشش تا بنا گوشش باز ميشه و در حالي داره با چرخش سر، مسير رد شدن منو تعقيب ميکنه ،همين طوري نيشش باز ميمونه...انگار يه چيز خارق العاده اي ديده
فکر ميکردم به مرور براش عادي بشه و دست برداره ولي هنوز همون طوريه!!!!!! يه بارم بهش گفتم که بچه چرا منو اينطوري نيگا ميکني ولي همينطوري به خنديدنش ادامه داد!!!
اينا همه ش زير سر توه....راستشو بگو!چي در مورد من بهش گفتي که بچه اينقدر حيرت کرده؟
نويسندهي اينده مبارک
قدر استعداد تونو بدونيد
اگر با تبادل لينک موافقيد خبر بديد
واي خدا من خواب نيستم؟!!
زنده اي يني ياسمن ؟تور روخدا
چي مي تونم بگم جز اين که زيبا بود.
منم از بازي دود تو هدا خوشم مياد.
لينکتم درست کن لطفا
wow!
چقدر وبلاگت حال و هواي ادبي داره!
سلام. خوندم. و قشنگ بود(حواست باشه الان نبايد براي خودت دست بزني!!!!!!!!) حال و هواش و فضاش جديد بود.
=))
توي يکي از آهنگ هاي رضايزداني ميگه:
تو سيگار رو خاموش کن تا بگم، چ طور ميشه با گريه هم دود شد...:)
راستي ياسي، نوستالژي درسته يا نوستالوژي؟