• وبلاگ : سايه گاه خنک تنهايي
  • يادداشت : ته سيگار
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + خاله معين بانو 

    عليک السلام به همه بچه خرخونهاي جامعه ي روشنگريهاي مقيم مرکز......

    چطورايي؟معتاد شدي؟ سيگار ميکشي؟

    چرا همه تون رفتين تو کار سيگار؟

    شيربرنج (همون فلفل شماها)هم در مورد سيگار نوشته بود...خاک بر سرم کنن همه تون از دست رفتين!!!!!!

    نکش بچه جان نکش ....همه دزدا و قاتلا و جاني ها از همين سيگار کشيدن شروع کردنا حالا از ما گفتن بود....

    راستي ياسي اين خواهرت خيلي بانمکه......

    تا منو ميبينه نيشش تا بنا گوشش باز ميشه و در حالي داره با چرخش سر، مسير رد شدن منو تعقيب ميکنه ،همين طوري نيشش باز ميمونه...انگار يه چيز خارق العاده اي ديده

    فکر ميکردم به مرور براش عادي بشه و دست برداره ولي هنوز همون طوريه!!!!!! يه بارم بهش گفتم که بچه چرا منو اينطوري نيگا ميکني ولي همينطوري به خنديدنش ادامه داد!!!

    اينا همه ش زير سر توه....راستشو بگو!چي در مورد من بهش گفتي که بچه اينقدر حيرت کرده؟

    پاسخ

    :)) درود بر خاله معين عزيييز ! 1)معتاد مجرم نيست بيماره ، بعدم اين يارو تركش كردن سيگار مي كشه ، به من چه ؟! من فقط وظيفه دارم به عنوان يه عضو مسئول جامعه به مردم جامعه ام يادآوري كنم كه معتاد بيماره مجرم نيست:دي 2) واي اين خواهر من :)) به جان خودم من چيزي نگفتم. سال اوله لابد هنوز به پديده اي به نام خاله معين عادت نداره اين جوري نيگا مي كنه ، من فقط يه چند بار از برخي استعداد هاي نهفته شما از قبيل اون پس گردني خوشگلا و اينا تعريف كردم :دي / پي نوشت : البته بماند كه به بانمكي من نمي رسه :دي