سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دستم را در تاریکی اندوه بالا بردم .

 

 و کهکشان تهی تنهایی را نشان دادم ...

 

شهاب نگاهش مرده بود ...

 

 تراوش سیاه نگاهش با زمزمه سبز علف ها آمیخت .

 

و من در شکوه تماشا ... فراموشی صدا بودم

 


+ تاریخ پنج شنبه 89/9/18ساعت 6:11 عصر نویسنده یاسمن | نظر